چطور کودکم را ترغیب کنم که دارویش را بخورد؟
خیلی وقتها خود والدین هم نسبت به دارو سوگیری دارند و از اینکه فرزند آنها دارو مصرف میکند، خوشحال نیستند. وقتی بعد از مدتها چالش با خودتان قانع میشوید که به فرزندتان دارو بدهید، مشکلات جدیدی آغاز میشوند. از جمله آنها ممانعت فرزند شما از مصرف دارو هست. او ممکن است بگوید طعم دارو را دوست ندارد یا از احساسی که دارو در بدنش ایجاد میکند، خوشش نمیآید و شما میبینید که داستان دارو انگار خیلی پیچیده و خستهکننده تر از آن چیزی است که فکر می کردید.
شاید شما هم جزء آن دسته از مامانهایی باشید که کپسولها یا قرصهای فرزندتان را در آب حل میکنید یا در نوشیدنی موردعلاقهاش میریزید تا متوجه نشود که دارید به او دارو میدهید اما او باهوش است و متوجه میشود که شما دارید او را گول می زنید.
اجازه بدهید که فرد بیشفعال در هر سنی که هست خودش در رابطه با دارودرمانی تصمیم بگیرد و شما حمایت کنید، آموزش دهید، تشویق کنید، یادآوری کنید، اما اجبار نکنید.
صادق باشید. کودکتان را برای خوردن داروها گول نزنید. وقتی دارو را در ظرف بستنی او میریزید به او بگویید. همچنین می توانید ا را در این فرایند مشارکت دهید یعنی اجازه دهید که طعم بستنی را خودش انتخاب کند. هر قدر فرزند شما کنترل بیشتری در این فرایند داشته باشد، نتایج بهتری به دست خواهد آمد.
با مثال برای فرزندتان شرایطش را توضیح دهید. شما می توانید به او بگویید که تو در مغزت یک ماشین فراری داری که ترمزهای آن مثل ترمزهای دوچرخهاند . به همین دلیل ترمزها به اندازه کافی قوی نیستند که بتوانند سرعت ماشین را کنترل کنند و این داروها مثل ترمز عمل میکنند.
درک کنیم که داروها یک جز ضروری از درمان بیشفعالی نیستند بلکه فقط یک روش درمانی اند و میتوانند در ترکیب با سایر درمانها استفاده شوند.
چطور فرزندم را به دارو خوردن ترغیب کردم؟
تجربیات والدین:
من دارو را جزئی از روتینهای صبح فرزندم کردم یعنی بعد از شستن دست و صورت و مسواک زدن آن را کنار جامسواکی او گذاشته بودم تا بخورد.
[برای اطلاعات بیشتر پست مقابل را مطالعه نمایید: گاهنامه بیش فعالوژی: برنامه روتین های روزانه (دانلود فایل) ]
من برای او توضیح دادم که چطور داروها میتوانند به او کمک کنند و هر شب از او میپرسیدم که امروز چه احساسی داشت.
من داروهای او را بهعنوان ویتامین برای مغزش توضیح دادم و خودم هم قرصهای ویتامین روزانهام را همزمان با او مصرف میکردم.
ما یک الارم با صدای خاص برای زمان مصرف داروی او گذاشتیم.
من برای او سیستم امتیازی قرار دادم که بعد از هر بار مصرف دارو امتیاز دریافت می کردم و در پایان هفته، 7 امتیاز خود را با یک موضوع موردعلاقه میتوانست تعویض کند.