چرا ما بحران را دوست داریم؟
گاهی اوقات، یک فرد مبتلا به بیش فعالی به ضرب الاجل انجام کارها می رسد و سپس در مدت زمان کوتاهی کارهای زیادی را می تواند انجام دهد. آنها به راحتی بحران ها را مدیریت می کنند، اما زمانی که همه چیز دوباره عادی می شود، از هم می پاشند. با این حال، از بحرانی به بحران دیگر منتظر ماندن تا کارها انجام شوند، راه سختی برای زندگی کردن است. برخی از افراد بیش فعال از عصبانیت استفاده میکنند تا آدرنالینی را که برای بازدهی لازم دارند، دریافت کنند. بهایی که آنها برای ایجاد بهره وری در خود می پردازند به قدری بالا است که ممکن است آنها را مبتلا به اختلالات شخصیتی بدانند.
چرا ما ممکن است فراموش کنیم؟
برای افراد بیش فعال، اطلاعات و خاطراتی که از دید دور هستند، دور از ذهن هستند. out of sight, out of mind . انگار که کامپیوتر دسترسی به اطلاعات موجود در هارد خود نداشته باشد. ذهن افراد بیش فعال مملو از جزئیات زندگی است (“کلیدهای من کجا هستند؟”)، بنابراین جای کمی برای افکار و خاطرات جدید باقی می ماند. اغلب اطلاعات مورد نیاز افراد بیش فعال در حافظه آنها وجود دارد، اما در صورت تقاضا در دسترس نیست.
چرا ما خودمان را به وضوح نمی بینیم؟
افراد بیش فعال خودآگاهی کمی دارند. برای افراد بیش فعال دشوار است که لحظه به لحظه بدانند که خودشان چگونه کار می کنند. افراد غیر بیش فعال آنها را به اشتباه، بی رحم، خودشیفته، بی توجه یا از نظر اجتماعی ناتوان تعبیر می کنند. آسیب پذیری در برابر بازخوردهای منفی دیگران، و عدم توانایی فرد برای مشاهده خود در لحظه، پاشنه آشیل افراد بیش فعال است.
چرا ما در مقابل زمان به چالش کشیده می شویم؟
از آنجایی که افراد بیش فعال حس قابل اعتمادی از زمان ندارند، همه چیز در حال حاضر اتفاق میافتد یا اصلاً اتفاق نمیافتد. گذشته و آینده بی معنا است. در کنار مفهوم اولویت بندی (آنچه باید اول انجام شود؛ آنچه باید بعداً بیاید) باید مفهوم زمان نیز وجود داشته باشد. هشتاد و پنج درصد از افراد افراد بیش فعال ساعت نمی پوشند یا ندارند. برای افراد بیش فعال، زمان موضوع با اهمیتی نیست.
چرا موتور ما همیشه کار می کنند؟
زمانی که افراد بیش فعال نوجوان هستند، بیش فعالی فیزیکی آنها پنهان است اما وجود دارد و همچنان توانایی آنها را برای توجه به لحظه حال، گوش دادن به دیگران و آرامش کافی برای به خواب رفتن مختل می کند. حتی زمانی که یک فرد بیش فعال دارو مصرف می کند، ممکن است نتواند خیلی آرام شود و او هنوز انگار در حرکت است.
چرا نظم از ما می گریزد؟
ذهن افراد بیش فعال یک کتابخانه وسیع و سازماندهی نشده است. این ذهن شامل انبوهی از کتاب ها، به صورت تکه تکه است، و نه کتابهای کامل. اطلاعات به اشکال مختلف وجود دارد – مانند مقاله، فیلم، کلیپ صوتی، صفحات اینترنتی. اما هیچ دسته بندی از آنها وجود ندارد. هر فرد بیش فعال روش خاص خود را برای ذخیره این حجم عظیم از مواد دارد. موارد مهم مکان ثابتی ندارند و ممکن است کاملاً نامرئی یا گم شوند.
چرا ما اجازه می دهیم کل جهان وارد ذهنمان شود؟
بسیاری از افراد بیش فعال نمی توانند ورودی های حسی را کنترل کنند. گاهی اوقات این فقط به یک قلمرو حسی مانند شنوایی مربوط می شود. در واقع، این پدیده هایپراکوستیک (شنوایی شدت یافته) نامیده می شود. به عنوان مثال کوچکترین صدایی در خانه مانع از به خواب رفتن می شود. افراد بیش فعال دائماً به دلیل تجربیاتی که افراد غیر بیش فعال از آن بی خبرند، دنیایشان را مختل می کند.
چرا ما همیشه کارها را به اتمام نمی رسانیم؟
افراد بیش فعال به شکل متناوب بین توانایی فوق انسانی بودن در صورت علاقه به یک کار و همچنین گیج و ناامید بودن در مقابل یککار سخت و چالش برانگیز درحرکت هستند. آنها هرگز مطمئن نیستند که در صورت نیاز، زمانی که از آنها انتظار می رود یا زمانی که دیگران از آنها انتظار کمک دارند، بتوانند مشارکت کنند. وقتی افراد بیش فعال خود را غیرقابل اعتماد می بینند، به استعدادهای خود شک می کنند و از غیرقابل اعتماد بودن احساس شرم می کنند.
چرا ما در دنیای خطی خوب عمل نمی کنیم؟
دنیای افراد بیش فعال منحنی است. گذشته، حال و آینده هرگز جدا و متمایز نیستند. همه چیز الان است.افراد بیش فعال دائما در زمان حال زندگی می کنند و برای دیدن عواقب اعمال خود به سختی از گذشته یاد می گیرند یا به آینده نگاه می کنند. “عمل بدون فکر کردن” تعریف تکانشگری است و یکی از دلایلی که افراد بیش فعال در یادگیری از روی تجربه مشکل دارند.
چرا ما مشکل در رسیدن از نقطه الف به نقطه میم را داریم؟
افراد بیش فعال در نظم و سازمان دهی خوب نیستند – وظایف در دنیای افراد غیر بیش فعال یک شروع، یک میانه و یک پایان دارند. افراد بیش فعال نمی دانند از کجا و چگونه شروع کنند، زیرا نمی توانند نقطه شروع را پیدا کنند. آنها از وسط یک کار شروع می کنند و به یکباره در همه جهات شروع به کار می کنند. چون سیستم های نظم و سازمان دهی بر اساس خطی بودن، اولویت بندی و زمان کار می کنند، آنها نمی توانند با شروع از وسط یک کار به موفقیت در سازمان دهی دست پیدا کنند.
چرا ما غرق شدیم؟
افراد بیش فعال زندگی را شدیدتر از افراد غیر بیش فعال تجربه می کنند. سیستم عصبی افراد بیش فعال می خواهد درگیر چیزی جالب و چالش برانگیز باشد. نقص توجه هرگز به معنای «کمبودتوجه» نیست. بلکه گاهی توجه بیش از حد است، اما این توجه زیاد دائماً درگیر موضوعات خاصی است. هنگامی که افراد بیش فعال آگاه به محیط نیستند، در حالت تمرکز بیش از حد اند و چیزهای زیادی به یکباره در ذهنشان می چرخد.
ترجمه مطلبی از دکتر ویلیام دادسون