افکار سرگردان یا افکار درونی تولیدشده یا mind wandering کارکردهای نرمالی مثل برنامهریزی برای آینده، زنگ تفریح ذهنی هنگام انجام یک کار سخت ، خلاقیت، ایجاد داستان برای زندگی روزمره دارند. این افکار یک ریشه تکاملی در رشد انسان دارند و یک ویژگی نرمال محسوب میشوند. علیرغم این نرمال بودن مطالعاتی نشان دادهاند افرادی که MW دارند معمولاً افکار منفی بیشتر، استری بالاتر و شادی کمتری دارند.
این افکار درونی تولیدشده میتوانند به چند دسته تقسیم شوند:
1- حواسپرت کن های تصادفی که با سطح متغیری از توجه همراه هستند و شبیه همان چیزی است که در بیش فعالی مشاهده میشود.
2- فکر کردن مکرر در مورد گذشته و کارهایی که می شد در گذشته متفاوت انجام داد یا فکر کردن به اینکه چرا این موضوع برای من اتفاق افتاد که معمولا با خود انتقادی نیز همراه است. این نوع از افکار رابطه زیادی با اضطراب و افسردگی دارند. این افراد خیلی در گذشته زندگی میکنند.
3- نگرانی و برنامهریزی برای آینده که معمولا با اختلالات اضطرابی مثل اختلال اضطراب فراگیر یا پانیک همراه است.
4- افکار وسواسی که مزاحم و چسبنده هستند و غیرمنطقیاند و غیر قابل کنترل. که در فرد احساس فشار درونی برای انجام یک کار یا داشتن یک فکر خاص ایجاد میکنند مثل رفتار چک کردن.
5- قسمت آخر خیالبافی های روزانه ای هستند که خیلی پیچیده و جالب اند. بعضی از افراد بیش فعال این ویژگی را دارند.
وقتی حالت پنجم به شکل افراطی خودش را نشان دهد به آن خیالبافی های روزانه نابهنجار maladaptive daydreaming گفته میشود. این تشخیص در هیچ یک از کتابهای تشخیص جایگاهی ندارد. شاید بهتر باشد فعلاً مثل یک سندرم به آن نگاه کرد. این افراد به شکل اجباری و اعتیادآوری درگیر در رؤیاپردازی میشوند و این رؤیاپردازی جایگزین تعاملات انسانی میشود. و با عملکرد شغلی و بین فردی تداخل پیدا میکند.
این افراد خیالپردازیهای واضحی دارند و میتوانند ساعتها این کار را ادامه دهند و خیلی واقعی آنها را تجربه میکنند.آنها میدانند که این یک خیالپردازی است وقتی متوجه میشوند که دیگران متوجه رفتار آنها شدهاند معمولا به مکانی که بتوانند تنها باشند، می روند. پس علامت سایکوز در افراد نیست بلکه انگار آنها در ذهن خود تلویزیون تماشا میکنند.
امکان دارد فرد از لحاظ هیجانی خیلی با رؤیاهای خود درگیر شود و با آنها بخندد یا گریه کند. گاهی افراد از موزیک برای بیشتر غرق شدن در خیالبافی خود استفاده میکنند. گاهی رفتارهای کلیشهای مثل چرخاندن وسایل یا تکان دادن بدن در حین خیالپردازیها دیده میشود.
موضوعاتی مثل فرار کردن، خجالت کشیدن، موضوعات جنسی ، قدرت و کنترل از موضوعات رایج این خیالپردازیها هستند.
این خیالپردازیها بعد از یک مدت برای فرد حالت اجباری پیدا می کند فرد به انجام آن وابسته میشود. گاهی پس از اتمام خیالپردازیها فرد احساس شرم و گناه می کند.
بیشتر افراد دارای خیالبافی های روزانه نابهنجار اغلب تشخیص اختلال نقص توجه هم میگیرند اما این دو موضوع جدا از هم هستند و اختلال نقص توجه یک تشخیص اضافه و نامناسب است. اما 20% افراد دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی ، خیالبافی های روزانه نابهنجار هم دارند.