این اولین و آخرین باری نخواهد بود که فرزندم دروغ میگوید. او درباره برداشتن وسایل دوستش دروغ میگوید، درباره زدن برادرش دروغ می گوید یا حتی در رابطه با تمام کردن غذایش دروغ میگوید با اینکه من میبینم تمام نکرده است. من گیج شدهام. خانواده ما به راستگویی خیلی اهمیت میدهد و این یک ارزش هست اما من چنین فرزند دروغگویی را پرورش دادهام.
راز فهم رابطه بین بیشفعالی و دروغگویی مفهوم تفکر جادویی هست. کودک بیش فعال من یک کار را از روی تکانشگری انجام داده است چیزی که خارج از کنترل او بوده و ناتوان هست که خودش را متوقف کند. او آرزو می کتد که کاش این کار را انجام نداده بود و تفکر جادویی هم به او کمک می کتد تصور کند او انجام نداده است.
در دوره نوپایی تا حدود 10 سالگی، کودکان خود محور هستند یعنی اینکه آنها خودشان را علت وقایع اطرافشان میبینند مثلاً فکر میکنند آنها رنگینکمان را ایجاد کردهاند . آنها همچنین به اشیا یا شخصیتهای نمادین باور دارند مثلاً آنها باور دارند که بابانوئل وجود دارد یا فرشته مهربون برای آنها هدیه میآورد. این تفکر جادویی به کودک بیشفعال اجازه می دهد تا کارهایی که انجام داده و دوست ندارد را آرزو کند که بروند. و اگر او بگوید که این اتفاق نیافتاده است، پس شاید بتواند آن را برگرداند .
تکانشگری و بیشفعالی
این مهم است که به یاد بیاوریم مغز کودک بیش فعال نوروترنس میترهای لازم برای کنترل تکانشگری را ندارد یعنی فاقد توانایی کنترل کردن خود برای انجام ندادن بعضی کارها است. این موضوع، می تواند مسئول دروغگویی کودک باشد. دروغ مثل جت از دهان کودک بیش فعال بیرون می آید که حتی بعضی مواقع انگار خودش هم سوپرایز می شود که چنین حرفی زده است. اما مجبور است به دروغش متعهد بماند تا ما را متقاعد کند که حرف درستی زده است. اگر آن را پس بگیرد می داند که به دردسر بزرگی می افتد.
تنظیم هیجان و بیش فعالی
دختر بیشفعال من همچنین در تحمل هیجانات بزرگ مشکل دارد اگر او میگفت که این کار را انجام نداده است، پس مجبور می شد که دیدن خشم من همراه با ناکامی خودش باعث ناتوانی او در کنترل اعمالش و از آن مهمتر هیجاناتش می شود و طوفانی از هیجانات را راه میاندازد که مدیریت آن سخت است. او همه تلاش را میکند مادر خشمگین را آرام کند.
اجتناب و بیشفعالی
کودکان بیشفعال دروغ میگویند تا از فعالیتی اجتناب کنند. اگر از او بپرسید آیا غذایت را خوردی؟ یا تکالیفت را انجام دادی. تفکر جادویی این است که کودک فکر می کد اگر بگوید انجام شده است، آن کار یدگر از بین میرود و بعد تکانشگری و تفکر جادویی او را در چرخه داستان گوی های دروغین میاندازد.
با این دروغگوییها چه کنیم؟
انفجار خشم من در مقابل فرزندم به من یادآوری میکند که من هم در مقابل بعضی موضوعات واکنش تکانشگرانه دارم. من تمایل دارم که آرام و منطقی عمل کنم اما آسان نیست. وقتیکه یک کودک دیگر دارد از سرو کله ات بالا میرود و توجه میخواهد. و یا باید به کارهای دیگری نیز رسیدگی کنم.
راهکارها:
درک انعکاسی
من میفهمم که دوست داشتی این کار را نکرده بودی و دوست داشتی اون رو به حالت اول برگردونی اگر امکانش بود. با این روش کودک شما احساس ایمنی میکند که به شما بگوید.
بازیابی:
فکر میکنی چطوری میتونی بهترش کنی؟
به کودکتان فرصت دهید که قسمتی از راهحل باشد برای مشکلی که ایجاد کرده است. این کار باعث می شود مسئولیت اعمالش را بپذیرد.