دروغهایی که گفته میشوند تا دیگران را تحت تأثیر قرار دهند و افراد عزتنفس خود را با آنها بسازند که این نوع دروغها در بزرگسالان بیشتر از کودکان هست. دسته دوم دروغهایی هستند که برای اجتناب از یک دردسر یا مشکل گفته میشوند. این دروغها شامل مواردی مثل پنهانکاری یک کار خطایی که انجام داده است و یا نگفتن این که مشق دارد، میشود.
والدین نباید در مقابل دروغ کودکان واکنشهای شدید نشان دهند. بسیاری از والدین تاحدی غمگین میشوند که انگار دنیا به آخر رسیده است. ناراحتی زیاد و شدید یک بزرگسال باعث میشود که کودک فکر کند شخصیت وحشتناکی هست و احتمال دروغ گفتن در آینده را نیز افزایش میدهد.
گاهی والدین از طریق اطلاعرسانی مدرسه میدانند که فرزندشان در مدرسه چه کاری را انجام داده است. وقتی کودک از مدرسه به خانه میآید شروع میکنند مکرر از او سؤال میپرسند که ببینند آیا خودش میگوید یا نه و وقتی کودک حرفی نمی زند به او می گویند که ما میدانیم امروز در مدرسه این کار بد را کردهای. درواقع آنها میخواهند اول تست کنند که آیا فرزندشان راست میگوید.
وقتیکه شما میدانید مشکلی پیش آمده است، او را در شرایطی قرار ندهید که مجبور شود چیزی که راست نیست را به شما بگوید.
شاید در این شرایط شما احساس پیروزی کنید که به او نشان دادهاید که میدانید چه کاری کرده است اما در واقع این اتفاق میافتد که شما به فرزندتان فرصت دادهاید که به شما دروغ بگوید. شما فکر میکنید که دیر یا زود او میفهمد که او نمیتواند به من دروغ بگوید و دیگر این کار را نمیکند. دسته کمی از کودکان شاید دیگر نگویند ولی بسیاری از کودکان راه آسانتر را انتخاب میکنند. آنها تلاش میکنند که بهتر دروغ بگویند و شما برای آنها فرصت این تکرار و تمرین را فراهم میآورید.
این دیدگاه بهتر است که اگر نمیدانید چه اتفاقی افتاده است، یکبار از کودکتان بپرسید که ماجرا چیست. اگر او تعریف کرد و بعد متوجه شدید که دروغ گفته است او را تنبیه کنید هم برای کار بدش و هم برای دروغش.
سعی نکنید با سؤالات ناگهانی کودک خودتان را سورپرایز کنید. بسیاری از کودکان تکانشگرانه پاسخ میدهد. انها دروغ میگویند ولی به این خاطر این کار را میکنند که از شر مشکل خلاص شوند.
اگر چیز بدی اتفاق افتاده و شما میدانید که چه اتفاقی افتاده است، چنین چیزی بگویید: ” من میخواهم که به من بگی امروز در در مدرسه چه اتفاقی افتاده است. اما نه الان. برای مدتی فکر کن و 15 دقیقه دیگه راجع به آن توضیح بده. اما باید بدانی که من با آقای معلم در مورد این اتفاق صحبت کردم. ” دیگر سخنرانی نکنید یا عصبانیت شدید نشان ندهید.
همچنین شما میتوانید به راحتی به کودکتان بگویید که میدانید داستان چی هست و به کودکتان فرصت برای دروغ گفتن ندهید. در این شرایط ممکن است کودک شروع کند به متهم کردن شما که به اواعتماد ندارید. این حرف های او را نادیده بگیرید. برای رفتارش محرومیت و نتیجه منفی مشخص کنید و به او بگویید که مطمئن هستید دفعه بعد بهتر عمل میکند.
نکته مهم اگر کودکی دارید که به طور مداوم دروغ میگوید تا از کارهای ناخوشایند اجتناب کند، سعی کنید مشکل را حل کنید. مثلاً اگر برای انجام ندادن تکالیف دروغ میگوید سعی کنید تکالیف را برای او سادهتر کنید.