شنبه , 3 آذر 1403
خانه » بزرگسال » بیشتر بدانیم » اهمیت دو نگرش متفاوت : هوش یا تلاش

اهمیت دو نگرش متفاوت : هوش یا تلاش

 

قبل از انجام  هرکاری افراد باید باور کنند که توانایی انجام آن کار را دارند. مثل دانش‌آموزی که به معلم می‌گوید من مدادم شکسته است. معلم تعجب می‌کند که خوب چرا کاری برای مدادش انجام نمی‌دهد.پاسخ این است که  او توانایی حل مساله ندارد. 

گاهی انجام ندادن کارها، با اعتمادبه‌نفس نداشتن اشتباه گرفته می‌شود. اما گاهی انگیزه برای انجام کاری وجود ندارد یا اینکه کودک می‌خواهد از چالش‌ها اجتناب کند و گاهی چون باوجود تلاش زیاد شکست‌خورده است، دیگر سراغ آن کار نمی‌رود. 

 

اول باید ببینیم کودکان خودشان رو چطور می‌بینند. صدای درونشان به آن‌ها چه می‌گوید؟ آیا درباره شکست، قضاوت شدن و.. نگران‌اند؟ آیا تمرکزشان روی باهوش دیده شدن و .. است؟ آن‌ها چه پیام‌هایی از محیط می‌گیرند؟  چه پیام‌هایی  از اعضای خانواده ، معلمان و همسالان می‌گیرند؟

برداشت دانش‌آموزان از هوش خودشان نقش مهمی در انجام شدن کارها دارد.  در مطالعه‌ای کل دانش‌آموزان یک کلاس به دو دسته تقسیم شدند. به هر دو دسته پازل‌هایی داده شد که به راحتی می‌توانستند حل کنند. پس از اتمام پازل به دسته اول دانش‌آموزان گفته شد که شما خیلی باهوش هستید که این پازل را انجام دادید و به دسته دیگر گفته شد که آفرین، خیل خوب تلاش کردید. در مرحله بعد از دانش‌آموزان خواسته شد که پازل سخت تری را حل کنند آن دسته که به خاطر هوش خود تحسین شده بودند، وقتی پازل سخت‌تر شد،انگیزش کمتر و اعتمادبه‌نفس کمتری را نشان دادند. همین‌که کار سنگین شد آن‌ها دیگر تلاش نکردند چون باور داشتند که این‌قدر باهوش نیستند که بتوانند این کار را انجام دهند. بعلاوه بعضی از آن‌ها در مورد عملکرد خود دروغ می‌گفتند (البته نه همه افراد) چون دوست داشتند باهوش دیده شوند و باوجوداینکه پازل را انجام نداده‌اند وقتی از آن‌ها پرسیده شد که چطور پازل را انجام دادند، گفتند: “خوب بود، آسان بود و..  بعلاوه افرادی که توانایی انجام فعالیت‌ها را بر اساس هوش خود قضاوت می‌کنند، سعی می‌کنند از ریسک کردن فاصله بگیرند. چون فکر می‌کنند وقتی نمی‌توانند در یک پازل موفق شوند پس در بقیه پازل‌ها هم نمی‌توانند موفق شوند. اما کودکانی که تلاش آن‌ها تحسین می‌شود، بر یادگیری تأکید دارند و احساس خوبی دارند وقتی‌که تلاش می‌کنند و اعتمادبه‌نفس و انگیزش و عملکرد واقعی آن‌ها افزایش می‌یابد. چون آن‌ها به خاطر تلاششان تشویق شدند و کمتر نگران نتیجه هستند. پاداش آن‌ها متمرکز بر موفق شدن یا نشدن در یک کار نیست. و نگرانی در مورد هوش خود ندارند. و وقتی از آن‌ها پرسیده شد که می‌خواهید پازل با سختی متوسط انجام دهید یا سختی زیاد، آن‌ها پازل سخت‌تر را انتخاب کردند. 

دو نوع دیدگاه وجود دارد. دیدگاه ثابت بودن متغیرها  مثل هوش که در فرد ثابت هست  و تغییر پیدا نمی‌کند. بعضی افراد باهوش هستند و بعضی نه  و به این خاطر افرادی که این رویکرد را در ذهن خود دارند، تلاش نمی‌کنند. در این صورت تلاش خودشان را بیهوده می‌بینید چه آن کار را انجام بدهند چه نه. از چالش‌ها اجتناب می‌کنند و به آسانی دست می‌کشند و از خود گویی های منفی استفاده می‌کنند. 

 

اما در دیدگاه رشد و تلاش، فرد این باور را دارد که مهارت‌ها از طریق تلاش بهبود پیدا می‌کنند. او میل به یادگیری را نشان می‌دهد. تشخیص می‌دهد که مغز و استعداد فقط یک نقطه شروع هستند  و تلاش یک راه برای کسب تسلط هست. چالش را به آغوش می‌کشد و از کلمات خود انگیزه‌بخش استفاده می‌کند و انتقاد و درس‌های دیگران را سازنده و راهگشا می‌بیند.

[برای اطلاعات بیشتر پست مقابل را مطالعه نمایید: درماندگی آموخته شده= عدم تلاش ]

حتما ببینید

عادت ها و نکات مهم برای ایجاد آنها

عادت ها کلید تغییر رفتار هستند.  ما به عادت های قدیمی می چسبم چون آنها …